( 817) آن دهان کژ کرد و از تَسخُر بخواند |
|
مر محمد را دهانش کژ بماند |
( 818) باز آمد کاى محمد عفو کن |
|
اى ترا الطاف و علم من لدن |
( 819)من ترا افسوس مىکردم ز جهل |
|
من بدم افسوس را منسوب و اهل |
( 820) چون خدا خواهد که پردهى کس درد |
|
میلش اندر طعنهى پاکان برد |
حکایت کوتاهی که با این بیت آغاز می شود اقتباسی است از حکایت حکم بن ابی العاص عموی عثمان بن عفان خلیفهى سوم و پدر مروان خلیفهى اموى ،که به روایت بلاذری ،همسایهْ پیامبر بوده ودرآزار ومسخره کردن او کوتاهی نمی کرد.[1]
تَسخُر: یعنی استهزا و مسخره کردن.
علم من لدن، علم لدنى: علمى است که از طریق کشف و الهام حاصل شود. مقابل: علم مکتسب (علم کسبى و آن علمى است که بوسیلهى ترتیب مقدمات فکرى و یا از طریق حواس بدست آید.) و این تعبیر برگرفته است از آیهى شریفه: «فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا»:(در آن جا) بندهاى از بندگان ما را یافتند که رحمت (و موهبت عظیمى) از سوى خود به او داده، و علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم.[2].
افسوس کردن: یعنی مسخره کرده .
طعنهى: یعنی بد گویی کردن، مذمت کردن.
( 817) یکى دهان خود را از راه تمسخر کج کرده و نام حضرت رسول (ص) را بر زبان جارى کرد و دهانش بهمان حال که کج کرده بود باقى ماند. ( 83) پس نزد حضرت آمده عرض کرد یا محمد (ص) اى کسى که الطاف علم لدنى دارى مرا عفو کن و از گناهم در گذر. ( 819) من از نادانى خواستم ترا تمسخر کنم در صورتى که خودم مستحق تمسخر بودم.( 820) چون خداى تعالى بخواهد کسى را رسوا کند او را بطعنه پاکان مایل مىسازد.
مولانا دراین ابیات به این نکتهْ مهم اشاره می کند که:خدای متعال، ستار و پردهپوش است و همواره عیوب بنده را میپوشاند. اما اگر بنده بیباکی کند و حریم نگه ندارد و گستاخی و پردهدری کند و از در بیپروایی و مکاری وارد شود، خدا کوس رسوایی او را با وا نهادنش در طعنهْ دیگران خواهد زد. خداوند پردهپوشی را دوست میدارد و اگر بخواهد کسی را حفظ کند او را در پردهپوشی عیب دیگران توفیق عطا میکند.
اصولاً تجاوز به حقوق دیگران، نه تنها چیز خوبی نیست، بلکه از موانع مهم در مسیر تکامل روحی است و ورود به حریم زندگی شخصی یا اجتماعی دیگران، از بازدارندههایی است که روح آدمی را آلوده و پلشت میکند.
حقیقت قضیه این است ،کسى که بر مردم پاک و مردان خدا طعنه مىزند پرده از روى باطن خود بر مىگیرد و بد نیتى و سوء تشخیص خود را آشکار مىسازد و بد نام و رسوا مىشود.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |